آموزش روان و روانشاسی

چگونه بفهمیم هوش هیجانی داریم؟ هوش هیجانی به توانایی شناخت، درک و مدیریت احساسات خود و همچنین احساسات دیگران اشاره دارد. برای یادگیری هوش هیجانی توصیه می کنیم مقاله هوش هیجانی چیست را مطالعه فرمایید. در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد ممکن است هوش هیجانی بالایی داشته باشید:

نشانه های داشتن هوش هیجانی

خودآگاهی:

 شما درک روشنی از احساسات، نقاط قوت و ضعف خود دارید.

خودتنظیمی: 

شما می توانید احساسات، افکار و رفتارهای خود را به طور موثر مدیریت کنید.

همدلی:

شما قادر به درک و پاسخ به احساسات دیگران به شیوه ای دلسوزانه و مناسب هستید.

انگیزه:

شما توسط یک حس قوی از هدف هدایت می شوید و می توانید از احساسات خود برای تقویت انگیزه خود استفاده کنید.

مهارت های اجتماعی: 

شما دارای مهارت های ارتباطی و بین فردی قوی هستید که شما را قادر می سازد روابط مثبت ایجاد کرده و حفظ کنید.

سازگاری: 

شما می توانید رفتار و پاسخ های خود را با موقعیت ها و افراد مختلف تنظیم کنید.

البته شایان ذکر است که هوش هیجانی یک ویژگی ثابت نیست و با تمرین و تلاش می توان آن را توسعه داد و بهبود بخشید. اگر احساس می‌کنید می‌توانید در هر یک از این زمینه‌ها پیشرفت کنید، به دنبال منابعی مانند کتاب، کارگاه یا درمان باشید تا به شما در ایجاد هوش هیجانی کمک کند.

وضوح احساسی: 

شما می توانید احساسات خود و دیگران را با دقت و سهولت شناسایی و درک کنید.

انعطاف پذیری عاطفی:

شما می توانید از شکست ها و چالش های عاطفی عقب نشینی کنید و احساس ثبات عاطفی قوی دارید.

حل تعارض: 

شما قادر به رسیدگی به تعارضات و اختلافات به شیوه ای آرام و موثر هستید و توانایی میانجیگری و حل اختلافات بین دیگران را دارید.

دیدگاه مثبت:

شما به طور کلی دیدگاه مثبتی نسبت به زندگی دارید و می توانید حتی در موقعیت های چالش برانگیز حالت عاطفی مثبت خود را حفظ کنید.

بیان عاطفی: 

شما می توانید احساسات خود را به شیوه ای سالم و مناسب بیان کنید و می توانید احساسات خود را به طور موثر به دیگران منتقل کنید.

خود بازتابی:

شما به طور منظم احساسات و رفتارهای خود را منعکس می کنید و حس خودآگاهی قوی دارید.

داشتن هوش هیجانی بالا می تواند مزایای زیادی داشته باشد، از جمله روابط بهتر، بهبود ارتباطات و موفقیت شخصی و حرفه ای بیشتر. مهم است که در نظر داشته باشید که هوش هیجانی یک ساختار پیچیده و چند بعدی است و افراد مختلف ممکن است جنبه های مختلفی از هوش هیجانی را به درجات مختلف نشان دهند.

خلاقیت عاطفی:

شما می توانید از احساسات خود برای ایجاد ایده های جدید و تفکر خارج از چارچوب استفاده کنید.

شجاعت عاطفی: 

شما شجاعت ابراز احساسات خود را دارید، حتی زمانی که ممکن است دشوار یا نامحبوب باشند، و از آسیب پذیری در روابط خود نمی ترسید.

تعادل عاطفی:

شما قادر هستید احساسات خود را با عقل و منطق متعادل کنید و توانایی تصمیم گیری بر اساس یک دیدگاه جامع را دارید.

شهود عاطفی:

وقتی صحبت از احساسات می شود، شهود قوی دارید و می توانید احساسات دیگران را حس کنید و بدون اینکه صریحاً به شما گفته شود، به آنها پاسخ دهید.

یادگیری عاطفی:

شما آماده یادگیری و رشد در هوش هیجانی خود هستید و می توانید آنچه را که می آموزید در زندگی و روابط خود به کار ببرید.

مهم است که به خاطر داشته باشید که هوش هیجانی فقط به معنای داشتن احساسات مثبت نیست، بلکه توانایی مدیریت احساسات دشوار و هدایت موقعیت‌های چالش برانگیز است. علاوه بر این، هوش هیجانی فقط به معنای "خوب" یا "مودب" بودن نیست، بلکه به معنای واقعی بودن، قاطعیت و اعتماد به نفس است.

به یاد داشته باشید که هوش هیجانی یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه چیزی است که با تمرین و تلاش می توان آن را در طول زمان توسعه داد و بهبود بخشید. اگر احساس می کنید می توانید از کار بر روی هوش هیجانی خود سود ببرید، به دنبال منابع و فرصت هایی برای رشد و توسعه باشید.

برای محک زدن میزان هوش هیجانی خود می توانید در تست هوش هیجانی دکتر شقایق درویشی شرکت نمایید.

علت وسواس تقارن چیست؟ وسواس تقارن چیست؟ مبتلایان به اختلال وسواس فکری وسواسی متقارن به موقعیت و چیدمان اشیا حساس هستند و در مواجهه با مواردی که به نظر درست چیده نشده یا کامل نیستند، دچار ناراحتی می شوند. این نوع اختلال وسواس فکری عملی حتی نوشتن کلماتی را که بد نوشته شده اند یا در یک ردیف قرار دارند را برای آنها دشوار می کند.

علت وسواس تقارن چیست؟

فرد مبتلا به OCD زمان زیادی را صرف تلاش برای چیدمان همه چیز به شیوه ای عالی و قابل قبول می کند و میل شدیدی به تنظیم مجدد چیزها دارد. فهرست ها و دیگر دست نوشته ها بارها توسط افراد وسواسی بازنویسی می شوند. به خاطر داشته باشید که با وجود غیرمنطقی بودن، اختلال وسواس فکری-اجباری همیشه منطق خاصی دارد، حتی اگر این رفتارها برای دوستان و خانواده ناامید کننده و آزاردهنده باشد.

تفکر جادویی نیز ممکن است با نگرانی های مبتلایان به OCD همراه باشد. به عنوان مثال، شنیدن اینکه کسی ادعا می کند که مادرش در صورت عدم تمهیدات خاصی دچار حادثه خواهد شد، غیر معمول نیست. فرد آگاه است که افکار وسواسی مضحک هستند زیرا تقریباً همیشه من محور هستند. با این حال، یک بیماری زمینه ساز وسواس است: "حالا اگر این اتفاق بیفتد چه؟" است.

ابعاد روانی وسواس تقارن

به عنوان مثال، هنگامی که یک بیمار وسواسی کلمه "نابینا" را می شنود، دچار وسواس می شود و نذر می کند که اگر عبارت "شما کور نیستید" را چهار بار تکرار کند، نابینا می شود. این نوع آدم می‌داند که اعمالش پوچ است، اما وسواسش به او می‌گوید: اگر این اتفاق بیفتد، چه؟ "اگر چه می شد؟" اولیه چه بود، آسان بود، اما تبدیل به صدها اجبار جادویی می شود که هر روز شدیدتر می شوند.

   در وبلاگ سیمیاروم بیشتر بدانید: درمان وسواس در دوران بارداری آیا از دیدن تصاویر زیر خسته شده اید؟

یکی از علائم وسواس تقارن علت وسواس تقارن علت دقیق وسواس ناشناخته است، همانطور که در مورد سایر اشکال این اختلال نیز وجود دارد. با این حال، تعدادی از نظریه ها وجود دارد که می تواند توضیحی برای بیماری در بسیاری از بیماران ارائه دهد. همانطور که مطالعات متعدد نشان داده است، جنسیت اولین عامل است.

علت وسواس تقارن

به نظر می رسد که زنان بیشتر وسواس شست و شو دارند، در حالی که مردان بیشتر از اختلال وسواس فکری-اجباری رنج می برند. علاوه بر این، مردان در سنین پایین‌تری نسبت به زنان وسواس را تجربه می‌کنند و اغلب اوقات، اولین علائم در دوران کودکی و نوجوانی ظاهر می‌شود. علیرغم این واقعیت که علائم رفتار وسواسی در زنان معمولاً پس از بلوغ شروع می شود، این زمان های حیاتی شامل زایمان است.

علائم و نشانه‌های وسواس تقارن

وسواس های کودکان را بهتر درک کنید ژنتیک عامل دیگری است که توسط تحقیقات با وسواس مرتبط است. وسواس نیز از طریق این روش منتقل می شود و کودکان بسیاری از ویژگی های خود را از طریق DNA از والدین خود به ارث می برند. اگر یکی از والدین یا سایر اعضای نزدیک خانواده به این اختلال مبتلا باشد، احتمال ابتلای کودک به این اختلال بیشتر است.

OCD توسط تعدادی از عوامل دیگر تشدید می شود که یکی از آنها محیط است. کودکان به طور طبیعی اعمال و افکار والدین خود را تقلید می کنند و بسیاری از رفتارهای آنها را از مشاهده می آموزند. وسواس همچنین می تواند در اثر زندگی پر فراز و نشیب، اتفاقات ناگوار، ضربه روحی به کودک، اختلافات شدید خانوادگی یا مرگ یکی از عزیزان ایجاد شود.

این گروه از اختلالات شامل مسائل عصبی و نحوه عملکرد مغز نیز می شود. حساسیت فرد به اختلال وسواس را نیز می توان با داشتن برخی بیماری های روانی افزایش داد.

مقالات مرتبط علائم و نشانه های وسواس تقارن و اختلال وسواس فکری اجباری در دوران بارداری و درمان وسواس فکری اجباری در دوران بارداری و درمان آن با وجود اینکه بسیاری از بیماران از رفتارهای خود متنفر هستند و احساس درماندگی می کنند، وسواس های آنها به دلیل اضطراب شدید آنها در مورد تلاش برای متوقف کردن آنها تقویت می شود.

درمان وسواس تقارن

برخی دیگر معتقدند که اعمال و علایق آنها به دلیل منطقی (تفکر جادویی) ضروری است. بیماران اغلب وسواس های زیر را تجربه می کنند:

احساس ناقص بودن در اشیاء نامتقارن ترس از اتفاقات بد در صورتی که همه چیز سازماندهی نشده باشد اصرار شدید بر مطابقت با چیزها، حتی زمانی که دیگران به آنها اطمینان می دهند که همه چیز درست است عدم راحتی حتی برای یک میلی متر ناراحتی اجبارهای رایج در وسواس تقارن حتی افرادی که مبتلا به OCD نباشید از تقارن و نظم لذت ببرید و آن را جذاب بدانید.

درمان شناختی رفتاری

نگرانی در مورد اتفاق بدی که اگر یک شی در خانه یا محل کار نامتقارن باشد. با این حال، افراد مبتلا به این اختلال در مورد تقارن بسیار نفرت انگیز هستند و تا زمانی که به تقارن مورد نظر برسند دست از کار نمی کشند. اجبار هایی که در OCD متقارن رایج هستند عبارتند از:

   بازنویسی کلمات و حروف تا زمانی که هیچ نقص یا عدم تقارن قابل مشاهده ای در دست خط آنها وجود نداشته باشد و همچنین تمایل به نوشتن تعداد دقیق کلمات در هر خط در صفحه باشد.

قرار دادن چیزها، مانند لباس‌ها یا کفش‌ها، به ترتیب معین در کمد از قسمت‌هایی با اشکال هندسی متقارن اجتناب کنید تا مجبور نباشند از چشمان خود برای ردیابی لبه‌ها استفاده کنند.

درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی

نیاز شدید به تعادل، مانند راه رفتن با فشار مساوی روی هر دو پا و گرفتن یک لیوان چای با هر دو دست. یکسان کردن همه چیز، مانند چیدن غذا در بشقاب ها با شمارش دقیق تعداد حبوبات و سایر غذاها یا عبور از در با فاصله برای هر دو شانه از هر دو طرف دقیقاً یکسان است. تکرار نظم دادن، مانند نگاه کردن به قاب روی میز و اندازه گیری فاصله آن از اشیاء دیگر.

عواقب وسواس داشتن به تقارن عواقب وسواس داشتن در تقارن همه ما هر روز افکاری در سرمان می گذرد. آمدن و رفتن این افکار در ذهن ما مشکلی ندارد. با این حال، این افکار در بیماران وسواسی شدید و مکرر تر از حد معمول است. یک فرد وسواسی ممکن است چندین ساعت در روز درگیر افکار و اعمال اجباری باشد. افراد وسواسی افکار و اعمال خود را بارها و بارها تکرار می کنند.

درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی

در نتیجه وارد چرخه مضری می شوند که نتیجه آن فقط فرسودگی روحی و جسمی است. فردی که مبتلا به بیماری وسواسی در تقارن است، به یک میز کاملا چیده شده نگاه می کند و احساس می کند که نظم ندارد. اضطراب فرد از این نقطه شروع می شود و او ساعت ها به سازماندهی امور می پردازد تا جایی که حتی خستگی مزمن نمی تواند جلوی رفتار او را بگیرد.

وسواس همچنین می تواند منجر به نگرانی و اضطراب شدید شود. وسواسی ها با دیدن کوچکترین اختلال، بر خلاف افراد عادی، دچار اضطراب و نگرانی شدید می شوند. این افراد نمی توانند در برابر نیاز به تقارن مقاومت کنند و واکنش شدیدی به عدم تقارن واقعی یا خیالی دارند. اگر همه چیز مرتب نباشد، این اضطراب گاهی اوقات می تواند به عنوان نگرانی های غیرمنطقی در مورد سلامت دیگران ظاهر شود. در این گروه، ارتباط سرطان و سایر بیماری ها به یک میز یا کمد شلوغ غیرمعمول نیست.

مواجهه و پیشگیری از پاسخ (ERP)

مبتلایان به وسواس فکری وسواسی (OCD) بسیاری از روز خود را صرف نظم بخشیدن به امور می کنند. در نتیجه عملاً نمی تواند در زندگی شخصی و حرفه ای خود پیشرفت کند. یکی دیگر از عوارض این اختلال عدم ارتباط صمیمانه به دلیل کمبود وقت است. همچنین از آنجایی که فرد وسواسی به اعمال خود اعتماد ندارد و حتی در انجام کارهای ساده ای مانند خط نوشتن ناتوان است، طبیعی است که اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. یا، تلاش برای ترتیب دادن کارها کارساز نیست.

دارودرمانی

با این حال، همانطور که قبلاً گفته شد، تسلیم شدن در برابر افکار وسواسی پایان کار نیست و چرخه وسواسی هر ساعت و روز ادامه دارد. در نتیجه، اگر درمان انجام نشود، وسواس احتمالا گسترش یافته و بدتر می شود.

مطالب مرتبط درمانی جدید برای وسواس تقارن روش های درمان وسواس تقارن توصیه می شود افراد مبتلا به وسواس تقارن در اسرع وقت برای درمان به یک روانپزشک یا روانشناس مجرب در درمان OCD مراجعه کنند.

OCD ابتدا از طریق درمان شناختی رفتاری یا CBT درمان می شود. گفتار درمانی که به عنوان درمان شناختی رفتاری شناخته می شود به بیماران در شناخت الگوهای فکری و رفتاری که چرخه OCD را تقویت می کند، کمک می کند. به بیمار آموزش داده می شود که چگونه این افکار را پس از شناسایی تغییر دهد و با آنها برخورد کند. در نهایت، CBT به بیماران کمک می کند تا با جایگزین کردن الگوهای مثبت افکار و رفتار منفی خود بر OCD غلبه کنند.

درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (CBT) به بیماران می آموزد که همه مردم افکاری دارند که آنها را آزار می دهد. همچنین به بیماران آموزش داده می شود که افکار مزاحم هیچ قدرتی بر آنها ندارند و تنها راه قدرت و اعتبار بیشتر به این افکار پاسخ دادن به آنها است که باعث می شود ترس فرد نیز قوی تر شود. ثابت شده است که ذهن آگاهی خواب را بهبود می بخشد، به تنظیم هیجانی کمک می کند و استرس و اضطراب را کاهش می دهد. تمرینات تنفسی، مدیتیشن و تجسم هدایت شده نمونه هایی از تکنیک های ذهن آگاهی هستند.

پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP): در روش ERP، بیماران در موقعیت هایی قرار می گیرند که مربوط به افکار اضطراب زا آنهاست. هدف این درمان جلوگیری از انجام رفتارهای وسواسی توسط بیمار است. قرار گرفتن در معرض با ساده ترین سناریو، یعنی دیدن تصویر یک کابوس آغاز می شود و به موقعیت هایی می رسد که در آن بیمار می تواند با ترسناک ترین سناریوی خود روبرو شود و بر آن غلبه کند.

با تجربه موفقیت آمیز هر موقعیتی بدون اجبار به واکنش، می توان دید که هیچ اتفاق بدی رخ نداده است. در نتیجه، این شرایط به تدریج اضطراب را کاهش می دهد. بیماران می توانند رفتارهای OCD خود را کاهش دهند و به مرور زمان بر زندگی خود کنترل بیشتری داشته باشند.

دارو درمانی معمولاً درمان دارویی به عنوان تنها درمان OCD تجویز نمی شود. بلکه ممکن است در کنار درمان روانشناختی برای کمک به بیماران تجویز شود. اطلاعات بیشتر در مورد اختلال ریزش مو را در وبلاگ سیمیاروم بخوانید. داروهای ضد افسردگی شناخته شده به عنوان مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) داروهایی هستند که اغلب برای OCD تجویز می شوند. آنها می توانند به کاهش اضطراب و درمان هر گونه علائم افسردگی ناشی از دی کمک کنند

دریا، و همچنین عدم تعادل شیمیایی در مغز را اصلاح کند.